جدول جو
جدول جو

معنی چال چالک - جستجوی لغت در جدول جو

چال چالک
گونه ای بازی با گردو که چند گردو را از دو یا سه متری در چاله
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاک چاک
تصویر چاک چاک
چاکاچاک، برای مثال ز بس نعره و چاک چاک تبر / ندانست کس پای گفتی ز سر (فردوسی - ۷/۳۴۳)، پر از چاک و شکاف، پاره پاره، بریده بریده، برای مثال همه دشت سر بود بی تن به خاک / به سر بر ز گرز گران چاک چاک (فردوسی - ۵/۱۸۷)
فرهنگ فارسی عمید
(لَ لَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه که در 2 هزارگزی شمال کرمانشاه و یک هزارگزی باختر شوسۀ کرمانشاه بطاق بستان واقع شده. دشتی سردسیر است و 245تن سکنه دارد. آبش از چاه و از فاضل آب شوران و محصولش غلات و حبوبات و صیفی و چغندر قند میباشد. شغل اهالی زراعت است و چند تن از مردان کارگر تصفیه خانه نفت کرمانشاهند. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). و رجوع به مرآت البلدان ج 4 ص 85 شود
لغت نامه دهخدا
چاکاچاک، چکاچاک، چکچاک، چکاچک، طراق طراق، جرنگ جرنگ، ترنگ ترنگ، بمعنی چاکاچاک است که صدای طراق طراق زدن شمشیر و خنجر و تبرزین و مانند آن باشد، (برهان) (آنندراج)، صدای برخورد شمشیر و تبرزین و جز آن، (ناظم الاطباء)، صدایی که از بهم خوردن سلاحهای جنگی برخیزد، آواز شکستن یا دریدن و پاره شدن چیزی:
ز بس چاک چاک تبرزین و خود
روانها همی داد تن را درود،
فردوسی،
همی گرز بارید همچون تگرگ
همی چاک چاک آمد از خود وترگ،
فردوسی،
که پیش من آمد پر از خون رخان
همه چاک چاک آمدش ز استخوان،
فردوسی،
ز بس نعره و چاک چاک تبر
ندانست کس پای گفتی ز سر،
فردوسی،
،
شکافته و دریده را نیز گویند، (برهان) (آنندراج)، بسیارچاک، بدرازا بریده یا دریده، بریده بریده، پاره پاره، پاره پوره، ریزریز، ریش ریش، ترکیده، شرحه شرحه:
تن از خوی پر آب و دهان پر ز خاک
زبان گشته از تشنگی چاک چاک،
فردوسی،
همه دشت سر بود بی تن بخاک
همه تن ز گرز گران چاک چاک،
فردوسی،
زنی بود بهرام یل را نه پاک
که بهرام را خواستی چاک چاک،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از چاک چاک
تصویر چاک چاک
پاره پاره
فرهنگ لغت هوشیار
پاره پاره، پرچاک، چاکدار، هراش هراش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از بازی هایی که با تیله و یا گردو انجام شود
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی با گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
محصولات نامرغوب جالیز که در پایان فصل باغداری به حال خود
فرهنگ گویش مازندرانی
دره و دامنه ای نزدیک رودبارک کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی محلی
فرهنگ گویش مازندرانی
خال چال
فرهنگ گویش مازندرانی